مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
راهت نمی افتد به ما انگار یک بار بر روی چشمانم قدم بگذار یک بار دیـدنـد خـیـلی ها تـو را، امـا نـبـوده سهم نگـاه من از آن بسیـار یک بار بین بـساطـم نیـست آهی که بگـیرد چشم خریـدار تو را ای یار یک بار یـابن الحـسن هـایم جـواب آیا نـدارد پاسخ بده بر این همه تکرار یک بار این عاصی بر روی خاک افتاده راهم در زمـرۀ دلـدادگـان بشـمار یک بار نا قابل است اما دعـا دارم هـمیـشه خرج تو گردد جان بی مقداریک بار ای کـاش می شد که برای ما بگیری وقت مـلاقـاتی از آن بیـمار یک بار بـد دیـد از هـمـسـایه ها امـا نیـفـتـاد او از لبش "الجار ثُم الـدار" یک بار با دردهـا می ساخـت اما دم نمی زد از زخـم های آتش و مسـمار یک بار |